به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شورای نگهبان، دکتر خیرالله پروین عضو حقوقدان شورای نگهبان به مناسبت سالروز تشکیل این نهاد متن یادداشتی در روزنامه شهرآرا منتشر کرد که در ادامه آمده است:
شورای نگهبان، میاندار اسلامیت و قانونگرایی جمهوری اسلامی در معماری سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. شورای نگهبان نه صرفا یک نهاد رسمی، بلکه صیانتکننده جوهرهای است که این ساختار را از بسیاری نظامهای معاصر متمایز ساخته است؛ جوهرهای به نام «اسلامیت در متن قانونگرایی».
اگرچه همه نظامهای مدرن برای بقای نظم و پیشگیری از انحراف، سازوکارهای نظارتی و کنترل دارند، اما شورای نگهبان افزون بر مرزبانی حقوقی، بارِ صیانت از روح شریعت را هم بر دوش دارد؛ مأموریتی که گستره و اهمیت آن با گذر زمان، بیشازپیش عیان شده است.
شورای نگهبان در نظام قانونی ایران، هم تیغ است و هم سپر. ازیکسو وظیفه دارد مصوبات مجلس را از منظر انطباق با قانون اساسی و شرع اسلام بررسی کند تا «نه یک کلمه کم»، نه یک واژه بیجا به میراث فکری انقلاب افزوده یا کاسته نشود.
در واقع، شورای نگهبان آخرین و مهمترین صافی برای پالایش قوانین است؛ مکانی که قوانین، پیش از جاریشدن در زندگی مردم، با سنجههای ایمان و عقلانیت آزموده میشوند.
در تجربه چهار دهه گذشته، این رسالت موقعیتی پارادوکسیکال هم برای شورا ایجاد کرده: دفاع سرسختانه از خطوط قرمزِ اسلام و قانون اساسی، گاه آن را درمعرض تیر انتقادهای داخلی و جنگ رسانهای خارجی قرار داده است؛ بهویژه هنگامی که رد یا اصلاح مصوبات جنجالی یا تأیید و ردصلاحیتها، گروهی از کنشگران سیاسی یا اجتماعی را ناخشنود میکند.
اما در دل همین چالشهاست که جایگاه شورای نگهبان معنا مییابد: تبدیلشدن به «ابرواسطه عدالت و شریعت» در جامعهای که همیشه عرصه تنوع و تنش است. افزون بر تفسیر اصول قانون اساسی و انطباق قوانین، آنچه شورای نگهبان را هویتمند میکند، حضور فقیهان و حقوقدانانی است که با پشتوانه علمی، بر سر هر بند و مادهای میایستند تا جمهوری اسلامی در مسیر ارزشهای بنیادینِ خود استوار بماند.
اگر شورا نبود، هر دگرگونی یا حتی غفلت سهوی میتوانست شاکله اسلامی نظام را بهتدریج متزلزل کند و قانونگذاری را به عرصهای برای تغییرماهیت نظام بدل نماید.
شورای نگهبان، تنها بر کرسی نظارت ننشسته، بلکه در چند دهه گذشته، گفتمان «اسلامیت و جمهوریت» را همواره درهمآمیخته و با هر زمزمه افراط یا تفریط، مسیر را تصحیح کرده است. شاید هیچگاه جامعه ایرانی بیش از امروز نیازمند این دیدهبانِ هشیار نباشد؛ چراکه در زمانه تحولات پرشتاب، محافظت از اصالتهای ملی و دینی دیگر تنها کارکرد صوری نهادها نیست، بلکه ضامن بقای حیات مستقل کشور است.
شاید برای بسیاری، شورای نگهبان ساختاری خشک و حقوقی جلوه کند، اما واقعیت آن است که این نهاد، بیش از هرچیز حافظ «روح جمعی یک ملت» است؛ روحی که در قانون اساسی متجلی شده و وظیفه شورا صیانت از آن است. این نگاه، شورای نگهبان را به حلقه اتصال مذهب و مدنیت نوین ایران تبدیل کرده؛ حلقهای که اگرچه بارها زیرفشار، انتقاد، یا سوءتعبیر قرار گرفته، اما همچنان پابرجا و همچنان نگهبان.
درنهایت، شورای نگهبان، نه فقط یک ساختار حقوقی، بلکه ضامن پیوند جاودانه میان شریعت و نظم مدرن است؛ مأموریتی که اگر روزی کمرنگ شود، باید نگران فاصلهگیری تدریجی جامعه از ارزشها، آرمانها و هویت خودش شویم.
انتهای پیام/