یکم: راهبرد «وارونه سازی»
تبدیل فرصتهای رقیب به تهدید، یکی از راهبردهای مرسوم در عملیات نرم نیروهای متخاصم علیه یکدیگر است. بر این اساس، دولتهای استکباری در برخورد با جمهوری اسلامی ایران، همواره کوشیده اند امتیازها و فرصتهایی را که نظام جمهوری اسلامی ایران در اختیار دارد، به یک مؤلفه منفی و تهدید علیه ایران اسلامی بدل کنند.
در همین نهضتهای پرشور بیداری اسلامی، شیطان بزرگ، در یکی از راهبردهای خویش کوشش خود را به وارونه سازی حرکت بیداری معطوف ساخته تا این بیداری را که از جلوه های اقتدار امت اسلامی و جمهوری اسلامی است در یک دور برگردان، به تهدیدی علیه ایران بدل سازد. پدیده 25 بهمن 1389 در همین راستا معنا می یابد. «تلاش برای ایجاد شورش کاذب» در تهران از طریق دمیدن نفس مصنوعی به سران فتنه، یک آزمون نافرجام برای غربیها بود. البته، آنان دریافتند که به این سادگی نمی توانند سطح منازعات جهانی را به درون مرزهای ایران اسلامی بکشانند.
دوم: انتخابات به مثابه یک فرصت
انتخابات نیز از فرصتها و امتیازهای جمهوری اسلامی و از نقاط عطفی است که همواره در آن، سرمایه اجتماعی سیاسی ملت ایران انباشته می گردد، به گونه ای که مقوله هایی چون «نفس برگزاری انتخابات»، «کیفیت حضور داوطلبان»، «میزان مشارکت مردم»، «کیفیت انتخاب مردم» و... هر یک فرصتهای جدیدی را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم می سازد.
با این وصف، دشمنان داخلی و خارجی ایران اسلامی، سعی دارند انتخابات را نیز از یک فرصت به یک تهدید و چالش برای جمهوری اسلامی ایران بدل سازند.
سوم: تجربه چالش آفرینی در انتخابات
دشمنان انقلاب اسلامی، پس از فتنه 88 دریافته اند که باید سرمایه گذاری بیشتری بر روی وارونه سازی فرصت انتخابات و تبدیل آن به تهدید علیه جمهوری اسلامی داشته باشند. البته، مطالعه صفحات تاریخ گویای این واقعیت است که دشمن، چالش آفرینی در بستر انتخابات را از نخستین همه پرسی پس از انقلاب اسلامی- دهم تا دوازدهم فروردین 1358- مدنظر داشته است.
در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، حضور 40 میلیون رأی دهنده در پای صندوقهای رأی، نصاب جدیدی را در نظامهای انتخاباتی جهان عرضه کرد. نصابی که ملت ایران می تواند بدان مباهات کند. با این وصف، تلاش گروهی فتنه گر برای زیر پا گذاشتن رأی مردم آن هم با اتکا به اغواگریهای رسانه ای دشمن، حاکی از تلاش استکبار جهانی برای وارونه سازی این فرصت و تبدیل این امتیاز به یک تهدید و چالش امنیتی بود.
با این وصف، شکیبایی هوشمندانه نظام اسلامی در برابر فتنه گران، موجب گردید فتنه گران چهره حقیقی خود را نمایان سازند. آنان در مقاطع مختلف همچون روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و عاشورای 88 نشان دادند نه تنها قصد زیر پا گذاشتن آرای ملت و جمهوریت نظام، بلکه به خیال خود توهم مبارزه با حقیقت اسلام و فرهنگ عاشورا را دارند.
نتیجه این مصاف در قیام 9 دی، فرصت سازیهای جدید ملت با بصیرت ایران اسلامی بود. تنها یکی از این فرصتهای نوین، سرمشق گرفتن دولتهای روسیه و سوریه از ایران اسلامی، برای مهار فتنه انگیزان وابسته به غرب است.
چهارم: تغییر سطح منازعات جهانی
امروز، مستکبران، از اشتیاق و علاقه مستضعفان به اسلام و نظام سازی اسلامی، در حیرت و شگفتی اند.
شکل گیری قیامها، نهضتها و جنبشهای ساختارشکنانه، ناشی از نارضایتی یک جامعه نسبت به «وضع موجود» و «تمنای وضع مطلوب و آرمانی» است. هرگاه نارضایتی یک جامعه از وضع موجود، به نقطه اعتراض برسد، در جستجوی «الگویی از وضع مطلوب» به حرکت درمی آید. پس از فروپاشی بلوک شرق و الگوی کمونیستی در آغاز دهه 1990، مستکبران، سرمستانه «لیبرال دموکراسی» را تنها الگوی ممکن بشریت توصیف می کردند. اما دو دهه بعد در سال 2011، ملتهای مستضعف، دیگر گرفتار فقدان الگو نبودند. «اسلام» و «عدالت» آنها را فرامی خواند و به حرکت و قیام تشویق می کرد. راز شکل گیری جنبشهای اعتراضی و قیام در بلاد اسلامی، امیدواری ملتها به کاربست «اسلام» و نظام سازی مبتنی بر «عدالت» است.
در مقابل استکبار جهانی، برای مهار نهضتهای عدالت طلبانه و بیداری اسلامی، راهبردهای مختلفی را در پیش روی خود دارد. یکی از مهمترین این راهبردها، حذف الگو و سرمشق است. از این رو، استکبار رسانه ای غرب، یکی از راهبردهای مهار بیداری اسلامی را پاشیدن خاک به خورشید الهام بخش انقلاب اسلامی ایران می داند. به همین دلیل است که در آستانه انتخابات اخیر تونس، یک تلویزیون، کارتون کذایی و ضد ایرانی «پرسپولیس» را نمایش می دهد و البته با تظاهرات پرشور مردم تونس در برابر دفتر این تلویزیون، تحلیلگران رسانه ای غرب، به عمق نفوذ معنوی ایران اسلامی در این کشور انقلابی اعتراف می کنند.
همزمان با ترفندهای رسانه های غربی، عمال مستکبران سعی دارند با بحرانی نشان دادن وضع ایران اسلامی و کشورها و نهضتهای اقماری آن (سوریه، حزب ا... لبنان و...) از میزان اسوه بودن «انقلاب اسلامی» برای مصر، یمن، عربستان، بحرین، تونس و... بکاهند.
پنجم: «ذات» و «ظهورات» انقلاب اسلامی
اکنون در آستانه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، استکبار جهانی یک بار دیگر در صدد تبدیل فرصت انتخابات به یک چالش امنیتی است. این در حالی است که نیاز استکبار جهانی برای فتنه انگیزی، مضاعف شده است.
تا پیش از فتنه 88، استکبار جهانی منازعه با انقلاب اسلامی را به دلیل «دشمنی با ذات انقلاب اسلامی» در دستور کار خود قرار می داد. اما امروز استکبار جهانی بیش از گذشته نیازمند چالش آفرینی در برابر انقلاب اسلامی است، زیرا «آثار وجودی انقلاب اسلامی»، فضای بغرنجی را برای استکبار جهانی ایجاد کرده است.
شکوفا شدن «ظهورات انقلاب اسلامی»، روز به روز، الهام بخشی این انفجار نور را برای ملتهای مستضعف جهان بیشتر می سازد. نتیجه این الهام بخشی را از جمله در پدیده شگفت آور بیداری اسلامی در بلاد اسلامی و جنبشهای اعتراضی 99درصدی در ممالک غربی می بینیم. در بیداری اسلامی و جنبشهایی چون فتح وال استریت، شاهد تبدیل منازعات خرد جهانی به منازعه بزرگ «عدالت طلبان» و «مستکبران» هستیم. امروز در بلاد اسلامی و ممالک غربی، اقشار مستضعف در برابر یک درصد مستکبر به صف ایستاده اند و حقوق خود را مطالبه می کنند.
در این شرایط صورت ساده مسأله غرب این است: «چگونه باید ایران اسلامی را به درون خود مشغول سازد» تا بتواند راهی برای انحراف بیداری اسلامی و جنبشهای اعتراضی بیابد.
انتخابات ریاست جمهوری دهم، دشمن مستکبر را به طمع انداخته است که بازهم در انتخابات مجلس نهم، برای انقلاب اسلامی یک تهدید و چالش امنیتی ایجاد کند تا ایران اسلامی سر در گریبان خود فرو برد و خورشید الهام بخشی نظام ولایی، برای مستضعفان جهان فروغی نداشته باشد.
عطش نظام استکباری برای تبدیل انتخابات مجلس نهم به یک تهدید و چالش، سیری ندارد. البته این واقعیت را هم باید درک کنیم که مستکبران، امروز بسیار بیشتر از سال 88 گرفتار معضلات پیچیده هستند. اما عاقلانه نیست با مشاهده گرفتاری مستکبران در منازعات جهانی، ترفندهای دشمن را دست کم بگیریم.
منبع: روزنامه قدس
تاریخ 14/10/1390