کد خبر: ۲۸۳۴
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۱ - ۱۳:۳۱- 08 November 2012
یادداشت وارده؛

انتخابات آمریکا مهم بود ؟

«گران ترین» انتخابات تاریخ در «بدهکارترین» کشور دنیا به پایان رسید. میزان بدهی های آمریکا اکنون از 16هزار میلیارد دلار گذشته و بنابراین هزینه 6 میلیارد دلاری برای انتخابات ریاست جمهوری حتی اگر 2 برابر هزینه انتخابات سال 2000 میلادی باشد و در برابر چشمان 47 میلیون نفر گرسنه کارتن خواب انجام شود، در ورشکستگی پنهان یک سیستم چیزی را جابه جا نمی کند.



«گران ترین» انتخابات تاریخ در «بدهکارترین» کشور دنیا به پایان رسید. میزان بدهی های آمریکا اکنون از 16هزار میلیارد دلار گذشته و بنابراین هزینه 6 میلیارد دلاری برای انتخابات ریاست جمهوری حتی اگر 2 برابر هزینه انتخابات سال 2000 میلادی باشد و در برابر چشمان 47 میلیون نفر گرسنه کارتن خواب انجام شود، در ورشکستگی پنهان یک سیستم چیزی را جابه جا نمی کند.
طبق آمارهای موجود، از سال 1972تا امروز به فاصله 40 سال 11انتخابات برگزار شده که به طور متوسط 45 درصد آمریکایی ها رغبتی به حضور در آن و انتخاب منحصر در میان 2 نامزد دموکرات یا جمهوری خواه نشان نداده اند. امسال نیز پیش بینی ها بر آن بود که 90 میلیون شهروند آمریکایی شرکت نمی کنند.
برای مردم آمریکا، باراک اوباما بهتر بود یا میت رامنی جمهوری خواه؟ برای دیگر کشورها و دولت ها و ملت ها کدام ترجیح دارد؟ حالا که اوباما انتخاب شده، کدام پرونده های چالش برانگیز را پیش رو دارد و نسبت ما با دومین دولت اوباما چه خواهد بود؟ این انتخابات به خودی خود چه قدر می تواند برای ما مهم باشد و به چه میزان از چشم انداز نشانه شناسی و دلالت، پراهمیت تلقی گردد؟

1-انتخاب اوباما از نگاه رای دهندگان، انتخاب میان بد و بدتر است. البته آمریکا در دوره اوباما 6 هزار میلیارد دلار بدهکارتر شد اما خیلی ها در آمریکا می دانند که دست کم 4 هزار میلیارد از این رقم حاصل سیاستگذاری به بن بست رسیده نومحافظه کاران (دولت بوش) در دو جنگ عراق و افغانستان بوده است. و نیز آنها شنیدند که میت رامنی هنوز سوار توسن قدرت نشده، 47درصد آمریکایی های فرودست را «مفت خور» خطاب می کند. این مصداق همان ضرب المثل معروف است که می گوید طرف در جهنم از ترس عقرب جرّاره به مار غاشیه پناه می برد! ساختار سیستم سیاسی- اقتصادی آمریکا همان است که پاول فارل چند روز قبل از انتخابات در روزنامه وال استریت ژورنال اذعان کرد. «اقتصاد آمریکا تبدیل به اقتصاد فرانکشتاینی شده، هیولایی که دچار جنون آدم کشی است و خود را به همراه جماعتی که او را خلق کرده اند، نابود می کند. سرمایه داران آمریکایی خود و دموکراسی شان را و به دنبال آن اقتصاد جهانی را نابود می کنند. اقتصاد فرانکشتاینی در اغلب زمینه ها به ورشکستگی رسیده است.»

2- ترجمه عقرب جرّاره و مار غاشیه و اوضاع دوزخی به زبان آلمانی می شود همین گزارش تحلیلی که اشپیگل آن لاین در آستانه انتخابات آمریکا در معرض قضاوت مخاطبان قرار داد. «انتخاب رئیس جمهور برای امپراتوری سقوط کرده! آلمانی ها بدشان نمی آید رامنی را نامزد ثروتمندان و اوباما را نامزد مردم ببینند، انتخاب میان خوب و بد. این تلقی غلط است. صرف نظر از اینکه چه کسی پیروز شود، آنچه بر آمریکا تسلط مطلق دارد، سرمایه داری است؛ یعنی همان قدرتی که می تواند ایالات متحده را نابود کند. ارتش سلاحی می سازد که ظرف یک ساعت می تواند به هر نقطه از جهان شلیک و آنجا را ویران کند. اما در همین زمان در بروکلین و کوئینز و نیوجرسی تیرهای حامل سیم برق در کنار خیابان افتاده اند. طوفان میلیون ها نفر را آشفته کرده است. آمریکا کشوری پیشرفته برای طبقات خاص و در حال رشد برای بقیه شهروندان است. در نیویورک بیمارستان ها را تخلیه و بیماران را به جای دیگر می برند. کسی که نتواند تضاد موجود در جامعه آمریکا را ببیند، نمی تواند تسلط مطلق، سرمایه داری را درک کند. سرمایه سالاری مطلق آمریکا را به ویرانی کشانده و دولت را ناکارآمد ساخته است. اوباما نتوانست در این وضعیت تغییر ایجاد کند. رامنی هم نخواهد توانست».
اشپیگل معتقد است «اروپا در اشتباه است اگر فکر می کند انتخاب میان این دو، میان خوب و بد است... 4 سال پیش که اوباما کارش را شروع کرد به نظر می رسید این آغاز دوباره برای آمریکاست ولی این تصور ناشی از سوء تفاهم بود. او گوانتانامو را تعطیل نکرد و مصونیت جنایتکاران جنگی در دستگاه بوش را لغو ننمود.او بازارهای مالی را تغییر نداد. قدرت مردم در برابر قدرت بانک ها و کارتل ها و نظامیان هیچ است و رئیس جمهور هم در برابر آنها قدرتی ندارد... برای اروپا فرقی نمی کند که برنده چه کسی باشد. اینها فقط نشانه های شکست آمریکا هستند، علت آن نیستند. نه دموکرات ها و نه تی پارتی ها و جمهوری خواهان هیچ کدام مسلط بر مناسبات نیستند. برای ما اروپایی ها و در عرصه سیاست خارجی، نه اوباما کبوتر است و نه رامنی شاهین. اوباما هم آدم می کشد چه فرقی می کند با سرباز یا هواپیمای بدون سرنشین! روش قتل چه چیزی را برای قربانیان تغییر می دهد؟ از سوی دیگر برخلاف لفاظی اسرائیل، آمریکا دست به جنگ علیه ایران نخواهد زد زیرا آمریکا در واقع دیگر نمی تواند از عهده چنین جنگی برآید. از همه اینها گذشته دموکرات ها در جنگ طلبی کم از جمهوری خواهان ندارند... واقعیت این است که ما دیگر آمریکا را نمی فهمیم. وقتی از آلمان یا اروپا به آمریکا نگاه می کنیم، فرهنگی ناآشنا می بینیم. نظام سیاسی در دست سرمایه و لابی های آن است. آنچه امروز بر آمریکا مسلط است آمیزه ای از بی مسئولیتی و سودجویی حریصانه است. افول امپراتوری آمریکا آغاز شده است. ممکن است آمریکایی ها به رغم کوشش هایی که بکنند نتوانند جلوی آن را بگیرند ولی آنها حتی تلاش هم نمی کنند.»

3- با همه اینها و با وجود انفعال هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات- و نامزدهای آنان- نفوذ لابی صهیونیستی در آمریکا رو به کاهش است. نتانیاهو هرچند پس از پیروزی اوباما به وی تبریک گفت و مقامات صهیونیست اوباما را «بهترین رئیس جمهور برای اسرائیل» خواندند اما طی یک سال اخیر روابط دو دولت آمیخته با تشنج و تنش کم سابقه بوده است. کار به جایی رسید که کسانی چون نتانیاهو و برخی مقامات دیگر علنا اوباما را سرزنش کرده و از رامنی حمایت کردند. البته مسئله به استقلال اوباما و نوکرمآبی رامنی برنمی گردد، بلکه به محدودیت های قدرت کاهنده حاکمیت آمریکا مربوط می شود. به یک معنا هرچه حلقه مقاومت و بیداری اسلامی با محوریت ایران تنومندتر می شود، سربالایی مقابل سیاست خارجی آمریکا و اسرائیل را تندتر و صعب العبورتر می کند. اینجاست که اسب های درشکه مجبورند حتی اگر از یک تیره و نژاد باشند، یکدیگر را گاز بگیرند. اوباما و نتانیاهو البته مجبورند بر سر مسائل مهم خاورمیانه با هم بسازند و کار کنند اما واقعیت های جهان امروز مدام به تقابل های جدید میان این دو متحد استراتژیک دامن می زند.
2 ماه پیش- 7 شهریور، 28آگوست- بود که نشریه فارین پالیسی تنها گوشه ای از گزارش محرمانه 82 صفحه ای 16نهاد اطلاعاتی آمریکا را با عنوان «ایالات متحده برای خاورمیانه بدون اسرائیل آماده می شود؟» منتشر کرد. در آن گزارش اطلاعاتی تصریح شده بود «اسرائیل بزرگترین خطر برای منافع ملی آمریکاست و به خاطر ماهیت خود مانع از روابط طبیعی واشنگتن با 57 کشور اسلامی شده است. بیداری اسلامی و بهار عربی بخش مهمی از جمعیت 2/1میلیارد نفری مسلمانان را به حرکت درآورده تا پیگیر موضوع فلسطین باشند... دولت آمریکا دیگر نه امکانات مالی آن را دارد که از اسرائیل حمایت کند و نه افکار عمومی آمریکا از چنین اقدامی حمایت می کند... اسرائیل به رژیمی اشغالگر که در ایجاد دموکراسی شکست خورده، تبدیل شده است. مخالفت با این رژیم آپارتایدی در سطح بین المللی در حال گسترش است و نباید در ائتلافی شرکت کرد که بیشتر جامعه جهانی با آن مخالف است.» بی دلیل نیست که رادیو اسرائیل سه شنبه شب در گزارشی اعلام کرد «تحلیلگران اسرائیلی می گویند نتانیاهو از قدرت گیری دوباره اوباما بیمناک است. نتانیاهو طرفدار میت رامنی بود و اگر اوباما به قدرت برسد ممکن است انتقام بگیرد. وعده های اوباما به مردم آمریکا محقق نشد و به نظر نمی رسد بتواند در دوره دوم نیز آنها را برآورده کند و از جمله اقتصاد را بهبود ببخشد.»
اوباما در این میان ناتوان تر از آن است که چالش های مهمی چون مسئله فلسطین و امنیت رژیم اشغالگر، یا بیداری اسلامی و چالش ایران و دیگر پرونده های لاینحل منطقه را برطرف کند. او از اینجا رانده و از آنجا مانده است. به تعبیر روزنامه فیگارو «اسرائیلی ها در نظرسنجی ها بدون کمترین تردید، و با اکثریت قابل توجهی اعتماد خود را به رامنی اعلام کرده اند. همزمان شهروندان کشورهای عرب و مسلمان سرخوردگی خود را از عملکرد اوباما پنهان نمی کنند و نسبت به سیاست های اوباما در خاورمیانه ابراز ناخشنودی و یأس می کنند. برای مثال اقبال عمومی مصری ها به عنوان یک کشور بزرگ خاورمیانه نسبت به اوباما تنها طی یک سال 13درصد کاهش یافته است.» اوباما شعار تغییر را سال 2008 از جمله در دانشگاه قاهره و در روزگار حکومت حسنی مبارک عرضه کرد و این در حالی بود که چند ماه پیش از آن علنا از حمله رژیم صهیونیستی به غزه جانبداری کرده و آن را حق تل آویو دانسته بود. او طرح نیم بند دو دولت مستقل را در سپتامبر 2010 مطرح کرد و 5 ماه بعد، از همین طرح بی مایه با فشار صهیونیست ها عقب نشست. با این حال به تعبیر بی بی سی «کمتر کسی در اسرائیل، ابقای اوباما را خبر خوشی برای نتانیاهو می داند. اوباما نیز حملات لفظی و انتقادهای شدید نتانیاهو را فراموش نخواهد کرد.»

4- اوباما همان بوش ضعیف شده است همچنان که آمریکای 2012، همان آمریکای آب رفته 2001 است. معدل جنایت در دوره اوباما کمتر از دوره بوش نیست. در منازعات و بحران های منطقه از افغانستان و پاکستان تا لیبی و سوریه و لبنان و فلسطین و بحرین و یمن و عربستان و عراق، رد پای آمریکا در اغلب ناامنی ها و جنایت های زنجیره ای قابل مشاهده است. اگر هم در بسیاری از کشورها بیش از اقدامات موجود مداخله نکرده اند، صرفاً تیغشان نبریده است. آمریکا در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و افغانستان شکست های بزرگی به جان خرید. در این میان ایران به نحو قدرتمندی - به واسطه بیداری و مقاومت اسلامی و در چارچوب حق استقلال و حاکمیت ملت ها- آمریکا را به چالش کشیده است.
گزاره کانونی در تحلیل سیاست آمریکا این است که قدرت این امپراتوری در ابعاد مختلف، وضعیت کاهنده و در حال فرسایش درونی به خود گرفته است. متقابلا باید فقط از موضع اقتدار و استقلال با او مواجه شد. در واقع باید بیش از هر زمان دیگری، موفقیت را در اقتدار و قدرتمندی بیشتر خود بجوییم و نه در شعبده بازی های سیاسی در رژیمی که طی یک دهه گذشته در مطبوعات معتبر اروپایی و حتی آمریکایی به عنوان «جمهوری دلقک ها» (CLOWNS REPUBLIC) توصیف شده است. نه فقط برای ما بلکه برای اغلب کشورهای دنیا و حتی کشورهای اروپایی، اوباما و دولت متبوع وی حرف تازه ای برای گفتن ندارند. به یقین اگر اقتدار و پویایی و پیش روندگی امروز گفتمان انقلاب نبود، نه آمریکا و نه رژیم اسرائیل در موضع ضعف فعلی نبودند. ما هرچه قدرتمند و منسجم تر و همدل تر باشیم، ضعف و انشقاق در جبهه مقابل فزونی خواهد گرفت و هرچه دچار سستی و اختلاف شویم، آنها متحدتر و جسورتر خواهند شد.

محمد ایمانی

منبع: روزنامه کیهان
ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار

آیت‌الله یزدی از ابتدای نهضت اسلامی نقش مهمی در روشنگری‌ها داشت/ در مقابل انحرافات و جریان نفوذ فریاد می‌کشید

باید نسبت به رعایت احکام دین تعصب داشته باشیم/مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با رسیدن به نقطه مطلوب، الگوی خوبی برای جهان اسلام خواهد بود

بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

جدیدترین آثار پژوهشکده شورای نگهبان منتشر شد

فیلم|حضور دکتر طحان‌نظیف در نشست علمی «حقوق ملت در قانون اساسی» در دانشگاه شهید باهنر

دکتر طحان نظیف: جریان دانشجویی همواره در تحولات اجتماعی ایران حضور موثر داشته/ قانون اساسی ترسیم کننده آرمان‌های جنبش دانشجویی است

سخنان آیت‌الله مدرسی یزدی پیرامون برخی مسائل روز

عَلَم مبارزه با استکبار از دست دانشجویان نمی‌افتد

نخستین شماره ماهنامه خبری پژوهشی پژوهشکده شورای نگهبان منتشر شد

سخنگوی شورای نگهبان روز دانشجو را تبریک گفت/دکتر طحان نظیف: در یک ماه گذشته در جمع دانشجویان ۶ دانشگاه حضور یافتم؛ این حضور مستمر خواهد بود

پربازدید ها

سومین دوره آزمون ملی قانون اساسی برگزار می‌شود

آزمون ملی قانون اساسی چیست؟

برگزاری نشست علمی«لایحه بودجه ۱۴۰۴ و پی‌ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه» در پژوهشکده شورای نگهبان

«حتی اعدام هم برای اینها کم است»

الزامات و بایسته‌های اصلاح ساختار بودجه

نشست علمی«ظرفیت‌های شورای نگهبان و هیأت عالی نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام در اصلاح ساختار بودجه با نگاهی بر لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور»

دکتر مولابیگی: قانون اساسی کشورمان مبتنی بر جهان‌بینی اسلامی است و اقتباسی نیست

دکتر طحان‌نظیف: «قانون اساسی» محور تعامل قوا و سند انسجام ملی است

گزارش تصویری حضور دکتر طحان‌نظیف در دانشگاه شهید باهنر کرمان

مجموعه صوتی "پرسمان اساسی" باحضور سخنگوی شورای نگهبان رونمایی شد/ دکتر طحان‌نظیف: هنوز کار زیادی برای ترویج و تبیین قانون اساسی انجام نشده است