به عنوان اولین سؤال، خودتان را به صورت مختصر معرفی نمائید.
این جانب سال 1344 در جنوب شرق تهران متولد شدم و در همان جا زندگی وتحصیل کردم. ورود به دوران دبیرستان همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی بود و من نیز همانند همه مردم ایران دل به این حرکت خدایی داده بودم. هنوز چند ماهی از آغاز سال اول دبیرستان نگذشته بود که نسیم جانبخش جبهههای دفاع مقدس روحم را نوازش داد و برای اولین بار در زمستان 1360 در مرزهای کردستان با دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی روبرو شدم و به فضل خدا هیچگاه از آن دل نبریدم. دوستان آسمانی چنان جذاب بودند که همنشینی با آنها را بر هر چیز دیگر ترجیح میدادم؛ دوستانی که یکییکی به جوار رحمت الهی پر میکشیدند و داغ هجرتشان هنوز هم دردلم باقی است تااینکه بالاخره جنگ تمام شد، ازدواج کردم و تحصیل را هم ادامه دادم و حالا در خدمت شما هستم!
مقداری از سوابق تحصیلی خودتان را بیان نمائید.
دیپلم خود را در رشته ریاضی فیزیک گرفتم. بازگشایی دانشگاهها و اصرار تعدادی از طلاب پرهیزکار و دوستداشتنی مدرسه عالی شهید مطهری که هم سنگر ما بودند، مرا به شرکت در کنکور ورودی آن مرکز پربرکت کشاند و پذیرفته شدم. پس از آن وارد دانشگاه تربیت مدرس شدم و دکترای تخصصی خود را در رشته حقوق خصوصی از آن دانشگاه گرفتم. بهمن ماه سال 1378 بود که از رساله دکتری خود دفاع کرده و فارغالتحصیل شدم. به لطف خدا در هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان رتبه نخست و دانشجوی نمونه کشوری برگزیده و معرفی شدم.
همچنین از کودکی شیفته علوم اهل بیت سلاماللهعلیهم بودم و همین موجب شد تا هم در جبهه و هم مواقعی که در تهران بودم، همزمان به تحصیل علوم حوزوی هم بپردازم. مدرسه علمیه آیتالله مجتهدی تهرانی محل رفت و آمد آن روزهای من بود و به لطف خدا بدون وقفه تا همین امروز هم همچنان به فراگیری علوم اسلامی ادامه دادهام؛ خصوصاً در حوزه علمیه مروی. از سال 1373 تاکنون نیز بدون وقفه در درسهای خارج فقه و اصول شرکت کردهوهمزمان تدریس هم کرده ام. اکنون مکاسب را درس می دهم و این همه را از الطاف خاص پروردگار متعال میدانم.
با توجه به اینکه جنابعالی در زمینه تألیفات حقوقی و فرهنگی، فعال هستید لطفاً اشارهای به تألیفات خود داشته باشید.
تقریباً همه درسهایی را که شرکت کردهام نوشتهام. از شرح منظومه حاج ملاهادی سبزواری تا رسایل و مکاسب و کفایه. یک دوره کامل درسهای خارج اصول و نیز برخی مباحث خارج فقه مانند مکاسب محرمه (از ابتدا تا انتها که 7 سال طول کشید)، جهاد، حدود، ربا و خمس را تقریر و تحریر کردهام؛ این غیر از درسهای اخلاق و تفسیر است که کمتر از فقه و اصول برای آن وقت نگذاشتهام.
اماآنچه از خودم تاکنون منتشرشده 12جلد کتاب است که از میان آنها «کلیات علوم قرآن» در سال 1374 و «قوه قاهره» در سال 1379 به عنوان کتاب سال معرفی شده است. نظریه خسارت، سیر تحول حقوق مطبوعات، جایگاه و مسئولیت های رئیس جمهور، حاکمیت ملی و نظارت همگانی در فقه سیاسی و حقوق اساسی، بایسته های اقتصادی از دیدگاه فقهی و حقوقی، حقوق تبلیغات بازرگانی در ایران و جهان و درسهای ماندگار( نگاهی نو به نهجالبلاغه) نام بعضی ازاین کتابها است. همچنین علاوه بر یادداشت های مطبوعاتی، بیش ازچهل مقاله هم در نشریات علمی و تخصصی داشته ام که فهرست آنها در سایت شخصی من موجود است.
تاکنون چه مسئولیتهائی داشتهاید؟
کاراصلی من تحصیل مداوم و درکنارآن، تدریس وتالیف است. در همان روز دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد به عنوان عضو هیئت علمی انتخاب و استخدام شدم. پس از جریانات دوم خرداد به دلیل فضای خاصی که در دانشگاه تربیت مدرس حاکم بود عذرم راخواستند و به رغم آنکه رییس همانجا با اصرار و زحمت مرا از وزارت علوم خواسته بود و دانشجوی ممتاز آنجا بودم، گفت و نوشت: «دیگر حضور شما در این دانشگاه ازاولویت برخوردارنیست»! داستان درگیری بااین مدعیان چندصدایی و آزادی خواهی به روزنامه ها هم کشیده شد و آقای خاتمی هم نامه ای نوشت که فایده ای نداشت. البته به خواست خدا سبب خیرشدند و از سال 1380به دانشگاه امام صادق علیه السلام رفتم. ازنظرکارهای اجرایی هم آنان که مرا می شناسند می دانندکه جداً و عمداً از مسئولیت های اجرایی بیزار و فراری هستم و معتقدم لذتی که در مشاوره هست در اجرا نیست! بااین حال در کنار کار آموزشی، همکاری ها ومسئولیت هایی هم داشته ام و ازجمله اینکه در سال 1380 ظاهراً به عنوان جوانترین فرد به عضویت شورای نگهبان درآمدم و در سال 1386 نیز با رای مجلس شورای اسلامی این عضویت تمدید شده است که خودش داستانی دارد.
آیا فکرمی کردید عضو شورا شوید؟
نه!اصلاً! وقتی هم آیت الله هاشمی شاهرودی، رئیس وقت قوه قضاییه، این موضوع را با من مطرح کردند تعجب و امتناع کردم. من تازه دو سه روز بود که توسط ایشان به عنوان معاون پارلمانی قوه منصوب شده بودم و حالا معارفه نشده باید تودیع می شدم. اعتذارهایی هم خدمت این بزرگوار آوردم ولی بالاخره لطف پدرانه ایشان و توصیه های برخی بزرگان مرا مجاب کرد تا بدون آنکه حتی قدمی برای آن بردارم تسلیم تقدیر شوم و بگویم؛ افوض امری الی الله انّ الله بصیرٌبالعباد.
ازعضویت درشورا چه احساسی دارید؟
باورکنید عضویت درشورا کار سختی است و محدودیت های زیادی به وجودمی آورد. معتقدم هر رای، واقعاً هر رای، مورد سؤال و محاسبه واقع خواهد شد و اگر امداد الهی نباشد گرفتن نمره قبولی ممکن نیست. اما از طرف دیگر فرصت و امتحان بزرگی است که می تواند کار را برای انسان به عبادت و بندگی تبدیل کند. من این کار را آزمون سخت خدا برای خودم می دانم و از خودش کمک می خواهم.
عضویت درشورا چه تفاوتی باسایرمسئولیت ها دارد؟
سایر مسئولیت ها هم مهم و دشواراست. اما اهمیت و دشواری عضویت در شورای نگهبان مضاعف است؛ چرا که انسان را در جایگاه داوری و قضاوت قرار می دهد. در چنین جایگاهی انسان باید با دشمنان و مخالفان خودش هم به عدالت و انصاف رفتارکند. برای هر رای بایدخود را از همه تعلقات فردی رها کرد و فقط و فقط خدا را در نظر گرفت. این خیلی مراقبه و محاسبه لازم دارد وکمرشکن است؛ مخصوصاً با انتظارات نابه جایی که معمولاً وجود دارد. استقلال رای، عدالت و تعادل همه جا لازم است و اینجا لازم تر و البته گاهی پرهزینه هم هست اما امتحان الهی همین جا است و افضل الاعمال احمزها؛ برترین کارها دشوارترین آنها است. جایگاه شورای نگهبان بسیار حساس است و مردم انتظارات زیادی از آن دارند؛ حتی ممکن است حسنات دیگران را برای ما سیئه به حساب آورند و توجیهات و عذرخواهی ها هم اثر آن را از بین نبرد. برای همین است که گفتم عضویت در شورای نگهبان و حفظ شأن آن بسیار سخت و حساس است.
آیاعضویت درشورا به اندازه یک شغل ازاعضای محترم وقت می گیرد؟
اگر وضعیت فعلی را در نظر بگیریم، نه! آنچه اکنون انجام می شود، حضور در جلسات رسمی شورا است که طبعاً وقت زیادی نمی گیرد و انصافاً «شغل» محسوب نمی شود. اما اگر وضعیت مطلوب را در نظر بگیریم، حتماً وقت و توان زیادی نیاز دارد. وضعیت مطلوب یعنی مشارکت در همه مقدمات و مؤخرات کاری که اکنون انجام می دهیم؛ یعنی حضور فعال در متن اداره جامعه برای درک واقعیت ها و روزآمدی. یعنی کار عملی و تحقیق و مشاوره با نخبگان و حتی حضور فعال در مجامع بین المللی برای ارائه دکترین حقوقی جمهوری اسلامی.
عملکرد شورای نگهبان را چگونه ارزیابی می کنید ؟
مجموعاً کارنامه آن را قابل قبول می دانم. این شورا با کمترین توقع و هزینه خدمات بزرگی ارائه داده است؛ خصوصاً در حوزه بررسی قوانین. انصافاً دقت نظر و حوصله زیادی در این زمینه وجود دارد و کمتر کسی می تواند باور کند تا چه اندازه بحث های موافق و مخالف جدّی است. جلسات شورا مظهر «مباحثات طلبگی» است و به رغم مذاکرات پر حرارت و مخالفت ها و موافقت های جدّی، محبت و صمیمت حرف اول را می زند. البته منطقی است که ارزیابی عملکرد شورای نگهبان را دیگران انجام دهند.
رابطه فقها وحقوقدانان شوراچگونه است؟
غالباً بسیار عالی و صمیمانه است. حسن ظن متقابل، تحمل نظر مخالف، حقیقت جویی و استفاده از نظرات یکدیگر را به راحتی می توان در روابط فقها و حقوقدانان مشاهده کرد. جلسات شورا می تواند الگوی خوبی برای ارائه باشد که متاسفانه اصلاً در این زمینه موفق نبوده ایم و تصوری که مردم و حتی نخبگان از روابط اعضا با یکدیگر دارند، کاملاً متفاوت با واقعیت ها است.
آیاقانون اساسی رانیازمنداصلاح می دانید؟
متن و اصول قانون اساسی را باید به دو بخش تقسیم کرد. بخشی از آن برخاسته از آموزه ها و مبانی دینی است که جاودانه و غیر قابل بازنگری است. محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر موازین اسلامی و پایه های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکا به آرای عمومی و دین و مذهب رسمی تشکیل دهنده این بخش است که طبق اصل 177 تغییر ناپذیر است.
اما بخش دیگر قانون اساسی محصول فکر و تلاش ما انسان ها است که عمدتاً به شیوه اجرای اصول فوق الذکر مربوط می شود. این بخش ممکن است با گذشت زمان و پیدایش شرایط و تجربه های جدید نیازمند بازنگری شود و این مانعی هم ندارد. امافعلاً فوریت و اولویتی هم ندارد. در مجموع بر اساس مطالعات تطبیقی و نیز تجربه های عملی، قانون اساسی را بسیار متین، منسجم، کارآمد و دارای ظرفیت های بزرگ و ناشناخته می دانم که این نشان از ذکاوت و کاردانی نویسندگان آن است.
از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید متشکریم.