گفتاری از آیت الله کعبی،عضو حقوقدان سابق شورای نگهبان؛
آیا رد صلاحیت همان محرومیت از فرصتها نیست!؟
شورای نگهبان دادگاه نیست و کسانی که رد صلاحیت میشوند یا صلاحیت آنها احراز نمیشود، به معنای مجرمیت و بلکه حتی به معنای اتهام نیست و علاوه بر این حتی رد یا عدم صلاحیت شورای نگهبان محرومیت از سمتهای اجتماعی به همراه ندارد.
شورای نگهبان معتقد است که احراز صلاحیتها بر اساس معیار قانون و با رعایت مقررات صورت میگیرد، اما بررسی فرآیند احراز صلاحیتها با وجود ترکیب خاص شورای نگهبان،همواره مورد سؤال و چالش بوده است...
گروه سیاسی برهان؛ آیت الله «عباس کعبی» عضو سابق حقوقدانان شورای نگهبان و عضو کنونی مجلس خبرگان رهبری، از افراد مرجع در خصوص مباحث مربوط به شورای نگهبان و شبهات مطرح در این زمینه میباشند. با توجه به اینکه همواره عملکرد این شورا در ایام انتخابات مورد هجمه قرار میگیرد، در گفتو گو با ایشان پاسخ پارهای از سوالات را جستجو نمودهایم؛
شورای نگهبان در خصوص فرآیند احراز و عدم احراز صلاحیت کاندیداهای انتخابات بر چه اساس عمل میکند؟
در این باره توجه به سه نکته، حایز اهمیت است. نکتهی اول این که احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات بر مبنای قانون انتخابات و براساس ملاکهای قانون و شرع صورت میگیرد. هیأتهای نظارت انتخابات و هیأت مرکزی تلاش میکنند تا به قانون انتخابات و ملاکهای احراز صلاحیت با دقت عمل کرده و شرایط قانونی را اعمال کنند. همین که شخص واجد شرایط موجود در قانون باشد، برای کاندیداتوری احراز صلاحیت میشود. احراز صلاحیت براساس شرایط قانونی است، در میان افراد تأیید صلاحیت شده، صالح و اصلح وجود دارد و به اعتقاد بنده این تعبیر بهتر از تعبیر شرایط حداقل و حداکثری است که برخی در شبهات بدان اشاره میکنند. مردم باید به سراغ اصلح بروند. در واقع شورای نگهبان براساس قانون، صالحین را به مردم معرفی میکند و مردم باید در میان این صالحین اصلح را به فرمودهی مقام معظم رهبری انتخاب نمایند.
نکتهی دوم این که شورای نگهبان دادگاه نیست و کسانی که رد صلاحیت میشوند یا صلاحیت آنها احراز نمیشود، به معنای مجرمیت و بلکه حتی به معنای اتهام نیست و علاوه بر این حتی رد یا عدم صلاحیت شورای نگهبان محرومیت از سمتهای اجتماعی به همراه ندارد، چه بسا کسی که رد صلاحیت شده یا صلاحیت آن احراز نشده است، دارای شرایط احراز بقیهی منصبهای قانونی هست و ممکن است سمت، پست و مقامدیگری پیدا کند؛ اما شورای نگهبان براساس قانون انتخابات صلاحیت این نامزد را برای پست نمایندگی مجلس شورای اسلامی در این مقطع خاص احراز نکرده است.
نباید اینگونه در فضای عمومی القا کرد که، کسی که رد صلاحیت میشود یا صلاحیتش احراز نمیشود از حیات و هستی ساقط است بلکه ممکن است در موقعیتهای دیگر، فرد واجد صلاحیت و مناسبی باشد و بتواند بدرخشد و کارش را به نحو احسن انجام دهد.
نکتهی سوم هم اینکه براساس شرایط قانونی و قانون انتخابات چه بسا کسانی دارای صلاحیت قانونی نمیباشند و شورای نگهبان براساس حجت شرعی و حجت قانونی و ملاحظهها در شرایط خاص با رعایت ضوابط قانونی، وی را تأیید صلاحیت میکند که در شرایط عادی صلاحیت لازم را ندارد و بالعکس ممکن است کسی توسط شورای نگهبان تأیید صلاحیت شده به علت استفاده از هزینههای سرسامآور تبلیغاتی، ارتکاب تخلفات انتخاباتی، شورای نگهبان به این جمعبندی برسد که این فرد واجد صلاحیت نیست و این فرد که تأیید صلاحیت شده را در مقطعی رد صلاحیت نماید.
از این رو نامزدهای تأیید صلاحیت شده باید دقت نمایند که پس از تأیید مرتکب تخلف و جرم انتخاباتی نشوند. چون دستگاههای نظارتی شورای نگهبان فعالیتهای نامزدهای تأیید صلاحیت شده را رصد مینمایند. بسیار هم پیش آمده که کسانی که رد صلاحیت شدهاند با آوردن مستنداتی، تأیید صلاحیت میشوند، پس راه بسته نیست. حتی پس از رد صلاحیت شدن یک نفر، راه برای وی باز است.
از آنجایی که شش نفر از فقهای شورای نگهبان از سوی رهبری تعیین میشوند، برخی بر این باورند که شورای نگهبان بازوی رهبری است؟ نظر شما در این باره چیست؟
شورای نگهبان نهادی است که پاسداری فقیهانه و قانونمدارانه از قانون اساسی، شرع، صیانت و حفاظت از رأی ملت را به عنوان یک نهاد مستقل بر عهده دارد. این وظیفهی سنگین و خطیر این نهاد مقدس از راه نظارت بر قوانین و مقررات انجام میگیرد. مکانیسم شکلگیری این نهاد اینگونه است که شش فقیه را رهبری تعیین میکند و شش حقوقدان از میان افراد پیشنهادی رییس قوهی قضاییه، توسط مجلس انتخاب میشوند. بنابراین، ترکیب و مرجع انتخاب اعضای شورای نگهبان و نیز تنوع وظایف آن به نحوی است که نظارت رهبری را کاملاً تأمین مینماید.
اصلیترین وظیفهی شورای نگهبان عبارت است از بررسی تمامی قوانین و مقررات کشور، ابتدا از لحاظ مطابقت با احکام اسلامی و موازین شرعی و دوم از جهت نظارت بر مصوبات مجلس و علاوه بر آن براساس اصل 93 قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی بدون وجود شورای نگهبان، اعتبار قانونی ندارد. اما پس از مقدمات بالا باید عنوان کرد که فرآیند تصمیمگیری در مورد احکام شرع بر عهدهی فقهای شورای نگهبان است که شش فقیه آگاه به مقتضیات زمان نظر میدهند و از نظر خلاف قانون اساسی یا بحث صلاحیت یا رد صلاحیت یا عدم احراز آن در نامزدهای انتخاباتی، این مسأله یک مسؤولیت دسته جمعی است.
بنابراین در مورد عنوان واژهی بازوی رهبری باید گفت مشروعیت همهی ارکان نظام اعم از قوای مقننه، مجریه، قضاییه و سایر نهادهای نظام ناشی از تأیید و امضای رهبری است و صرف این که مشروعیت نهادهای نظام بر عهدهی رهبری است به این معنا نیست که در واقع تحت امر مستقیم وی تصمیم میگیرند.
با وجود این مکانیسم تا چه حد شورای نگهبان در تصمیم گیریها و اقدامها مستقل عمل میکند؟
به طور قطع، تصمیمگیری مستقل است و لیکن همانطور که گفته شد مشروعیت ارکان نظام ناشی از تأیید ولی فقیه است که کل ارکان نظام را تأیید میکند. همانطور که ارکانهای دیگر نظام خود تصمیم گیرنده هستند، شورای نگهبان نیز همینگونه است؛ بنابراین نهادهای گوناگون نظام خود پاسخگوی کارها و تصمیمهای خود میباشند نه رهبری. اصولاً از امتیازات بزرگ شورای نگهبان همین استقلال کامل و عدم وابستگی به هیچ دستگاه، مقام و جریان خاصی است و وظایف خطیر و سنگین این نهاد مقدس ایجاب مینمایند که در تصمیمگیریها و امور اجرایی شورا استقلال وجود داشته باشد. از این رو، این شبهات در مورد عدم استقلال شورای نگهبان حرفهای بیاساسی است که صرفاً جهت تضعیف آن ابراز میشود.
فرآیند احراز صلاحیت و یا عدم صلاحیت در چارچوب اعمال قانون انتخابات است. در قانون انتخابات هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات و نیز دفاتر نظارتی استان و هیأتهای اجرایی در چارچوب استعلام مراجع چهارگانه و تحقیقات محلی اقداماتی انجام میدهند و در نهایت در یک فرآیند، بحث در جلسهی شورای نگهبان مطرح میشود. بنابراین به هیچ وجه نظرهای شخصی در این مورد وجود ندارد.
امکان تأثیرگذاری نظرهای فردی (نفوذ افراد صاحب نام مثل دبیر شورای نگهبان) بر رد یا تأیید صلاحیتهای نامزدها چگونه است؟
فرآیند احراز صلاحیت و یا عدم صلاحیت در چارچوب اعمال قانون انتخابات است. در قانون انتخابات هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات و نیز دفاتر نظارتی استان و هیأتهای اجرایی در چارچوب استعلام مراجع چهارگانه و تحقیقات محلی اقداماتی انجام میدهند و در نهایت در یک فرآیند، بحث در جلسهی شورای نگهبان مطرح میشود. بنابراین به هیچ وجه نظرهای شخصی در این مورد وجود ندارد بلکه همانطور که گفته شد، رسیدگی به صلاحیتها در چارچوب قانون است و یک مسؤولیت دسته جمعی است که به عهدهی 12 عضو شورای نگهبان است که معمولاً از راه هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات که منتخب تمامی اعضای شورای نگهباناند، این فرآیند تصمیمگیری طی میشود. پس اعمال سلیقهی شخصی امکان ندارد. در مورد تکتک پروندههای ارسالی به شورای نگهبان در جلسه مفصل بحث میشود و در مواردی هم که اختلاف پیش میآید از راه رأی گیری همگانی در مورد آن تصمیمگیری میشود. تمامی اعضای شورای نگهبان اعم از فقیه و حقوقدان نظر میدهند.
چرا ارتباط شورای نگهبان با مردم کم است؟ آیا آگاهی بخشی به مردم در خصوص کارها و اقدامهای شورا به تنویر افکار عمومی و رفع شبهات موجود کمک نمیکند؟
در حال حاضر شورای نگهبان به وسیلهی روابط عمومی و به روز کردن سایت خود به صورت مؤثری فعال شده است و به موقع و هر جا که لازم بوده از راه سخنگوی این شورا، اطلاعرسانی به موقع صورت گرفته است و سخنگوی این نهاد هر هفته مصاحبهی مطبوعاتی آزادی دارد و نقطه نظرها را اعلام میکند و در اطلاعیهها تبیین مینماید. در انتخابات ریاست جمهوری گذشته برای اولین بار گزارش نود و چند صفحهای مستند و مستدل از سوی این شورا در مورد صحت انتخابات اعلام عمومی شده و به زبانهای زندهی دنیا ترجمه شده است و این نشان از ارتباط خوب و آگاهی بخشی این نهاد به مردم است.
با تشکر از این که وقت خود را در اختیار «برهان» قرار دادید
منبع:پایگاه تحلیلی تبیینی برهان