برشی از خاطرات آیتالله یزدی
خلع شاه از سلطنت توسط جامعهی مدرسین
آیتالله محمد یزدی چهره نام آشنای انقلاب و از یاران با سابقه حضرت امام خمینی (ره) و از اعضای اولیهی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در قالب خاطرات خود، پرده از اقدامی بزرگ و شجاعانه در روزهای حساس انقلاب، توسط جامعه مدرسین برداشته است.
خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در روزهای پرشور و هیجان انقلاب، نکتهی نابی است که در تاریخ انقلاب اسلامی کمتر بدان پرداخته شده است. کتاب خاطرات آیتالله یزدی مملو از شنیدنیهای تاریخ انقلاب است. در ادامه قضایای مربوط به خلع شاه از سلطنت را مرور میکنیم.
آیتالله یزدی در مورد تلاشهای خود و دوستانش برای امضای اعلامیهی خلع شاه میگوید: عالیترین تصمیمی که در جلسات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، اتخاذ شد، و در شمار شجاعانهترین تصمیمات محسوب میشد، امضای اعلامیهای بود که در آن شاه رسماً از سلطنت خلع شده بود.
دو جلسه وقت ما برای این منظور گرفته شد. پایهگزار این بحث در جلسهی جامعه، هفت ـ هشت نفر از آقایان بودند و تحلیلشان این بود که بهترین شرایط برای این منظور فراهم شده است.
چرا که امام همواره از شاه به عنوان امّالفساد یاد میکند و لبهی تیز حملات ایشان پیوسته متوجه اوست.
یکی از آقایان که در فرانسه از حضرت امام دیدن کرده بود، وقتی به ایران بازگشت، میگفت: در خدمت امام که بودیم، یکی از آقایان از امام سؤال کرد: «در حال حاضر تکلیف شرعی ما چیست؟» امام فرموده بود: «این است که بگویی مرگ بر شاه!» این که امام از شعار مرگ بر شاه به عنوان یک تکلیف شرعی یاد کرده بودند، شاید برای بسیاری از افراد از جمله خود ما جا نیفتاده بود.
بعدها بود که دانستیم این رهنمود سیاسی مبتنی بر فتوا، مردم را به سمت تکلیف کشاند. اما بعد از آن که جرأت تودهی بیشتر شد، افراد به طور خودجوش از این شعار استفاده میکردند و گویی هیچ راهپیمایی و اجتماع و اعتراضی بدون شعار مرگ بر شاه رسمیّت ندارد! در جلسهی جامعهی مدرسین برخی بر این باور بودند که اعلام یکطرفهی خلع شاه، ریسک بزرگی است و ممکن است نتیجه بخش نباشد.
سرانجام با توجه به این که هشت الی نه نفر از اعضا با این پیشنهاد موافق بودند، به تصویب رسید و بعد از آن قرار شد متنی در این خصوص تهیه شود و به امضای اعضای موافق برسد.
در خصوص کلمه به کلمهی متن هم بحث زیادی درگرفت. حاصل کار، متن وزینی بود که به نظر من در شمار اسناد بسیار خوب و مفاخر جامعهی مدرسین میباشد.
در آماده شدن متن و حک و اصلاح محتوی و الفاظ آن، نکاتی چند رعایت شد: یکی شفاف بودن مطالب آن و دیگری توجه به جنبههای حقوقی قضیه و نکاتی که به بینالمللی شدن آن کمک میکرد.
دوستان به این نتیجه رسیده بودند که نباید تنها به ابعاد شرعی قضیه توجه کنند. به هر تقدیر پس از آماده شدن متن، نوبت به آن رسید که به امضای افراد برسد. خوشبختانه عدد امضاکنندگان از عدد پیشنهاد دهندگان طرح گذشت و به مرز ۱۸ تن رسید.
خوشبختانه پخش این اطلاعیه نقش خوب و تأثیر بسزایی در تحریک مردم به مبارزه و عصبانیت رژیم داشت و شنیده شد که حضرت امام هم از این کار ابراز خرسندی کردند.
در خصوص جلب حمایت مراجع ثلاث برای امضا کردن متن مزبور باید عرض کنم که تلاشهای بسیار در این خصوص صورت گرفت؛ منتهای مراتب، هر یک از آقایان مراجع در چنین مواردی به گونهای خاص عمل میکردند.
برخی از علما پای ورقه مزبور را بیدرنگ و برخی دیگر پس از تأمل و تأخیر، امضا کردند و گاهی اوقات هم واسطه شدن برخی افراد باعث شد که شخصیتهای ما به امضا کردن تن در دهند.
برای مثال مرحوم آیتالله گلپایگانی معمولاً به دیدگاه حضرت امام نزدیک بودند و زودتر حمایت میکردند؛ در حالی که آقای شریعتمداری دیرتر به قافله میپیوستند.
در این میان بزرگانی همچون حضرات آیات آملی و مرعشی به سرعت از تصمیم امام استقبال پشتیبانی میکردند. اما دیگر آقایان خود را به اندیشه و تأمل بیشتری نیازمند میدیدند و اغلب جانب احتیاط را نگاه میداشتند. بعضی موارد عذر میآوردند که آقای خمینی در خارج از ایران هستند و از شرایط داخلی ایران اطلاع دقیقی ندارند و ممکن است برخی از تصمیمگیریهای ایشان منجر به تکرار حادثهی فیضیه شود و دروس حوزه تعطیل گردد.
با توجه به مانعتراشیها و سنگاندازیهایی که میشد، ترجیح میدادیم که چندان روی اعلام حمایت آقایان حسابی نگشاییم. درحال حاضر هم این سند در شمار اسناد ذیقیمت آرشیو جامعه مدرسین است.
بنده در ایامی که بخش سیاسی این تشکیلات را به عهده داشتم، روی حفظ و مراقبت از اسناد و مدارک منحصر به فرد جامعه مدرسین، حساسیت داشتم.
در آنجا ما آرشیو مخصوصی برای جمعآوری روزنامه و مانند آن داشتیم که بنده در این بخش هم سمت داشتم.
منبع:
خاطرات آیتالله محمد یزدی(صص ۲۶۷-۲۶۵)
ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی