امام خمینی(ره) و معیارهای انتخاب نمایندهی مجلس؛
به اهل بصیرت و منزّه از مکتبهای انحرافی رأی دهید!
در فضای انتخاباتی کشور، هر کدام از جریانهای سیاسی میکوشند به لحاظ مبانی فکری و عملکردی خودشان را نزدیک به آرمانهای امام راحل و رهبر انقلاب نشان دهند تا بتوانند آرای ملت را به سوی جریان متبوع خود جلب کنند، بازخوانی معیارهای انتخابات از منظر امام(ره) آشکار میسازد که صداقت کدام جریان بیشتر است!
مجتبی نعیمی؛
از بین انواع انتخابات سیاسی که در هر سرزمینی برگزار میشود، انتخابات مجلس قانونگذاری (که در جمهوری اسلامی ایران از آن تعبیر به مجلس شورای اسلامی میشود) از اهمیت خاصی برخوردار است. در برخی از کشورها که نظام پارلمانی دارند، اهمیت این انتخاب از آن روست که در آن کشور، مجلس، در بین قوا، قوهی اصلی است. اما در نظامهای ریاستی نیز این اهمیت وجود دارد، زیرا قوانین مجلس این کشورها لازمالاجرا بوده و قوهی مجریه در قبال قوهی مقننه پاسخگو است. در کشور ما نیز با این که تلفیقی از دو نظام پارلمانی و ریاستی است و از طرفی هیچ کدام از این دو نوع نیست، جایگاه مجلس شورای اسلامی، جایگاه ویژهای است؛ زیرا
نخست؛ بر طبق قانون اساسی، دولت موظف به انجام تمامی قوانین مجلس است و مانند نظامهای ریاستی، از حداقل حق وتو نیز برخوردار نیست.
دوم؛ مجلس، توانایی انحلال دولت را دارد ولی چنین قدرتی به دولت داده نشده است.
سوم؛ بنابر نظر امام خمینی(ره) که مبدع نظام سیاسی ما هستند و دیدگاه مقام معظم رهبری، مجلس در رأس امور است و باید باشد. اکنون که اهمیت انتخاب نمایندهی مجلس معلوم شد، سؤال مهمی به ذهن میرسد و آن این که این انتخاب باید طبق چه اصولی صورت پذیرد؟ آن معیارهای عقلانی که راهنمای ما در این گزینش مهم هستند، کداماند؟ باید به کدام منبع رجوع نماییم و از آن، چنین اصولی را استخراج کنیم؟
چیزی که به ذهن میرسد این است که یکی از بهترین منابعی که میتواند چراغ راه ما در این انتخاب باشد، بهرهگیری از تجویزهایی است که توسط «اندیشمندان سیاسیِ امتحان پس داده» در اینباره ارایه شده است. یعنی افرادی که نخست؛ در حوزهی مسایل سیاسی و حکومتی دارای نظریه و حرفی برای گفتن هستند و به این وسیله سطح بینش، بصیرت و دانش خود را نشان دادهاند و دوم؛ در گذر ایام و با سنجش سایر اهل فن موجود در این حوزه و مسایل رخ داده در عرصهی عمل سیاسی، استحکام و پُر باری اندیشهشان مورد تأیید قرار گرفته است.
از بین بزرگانی که ما در این مورد داریم، امام خمینی(ره) برجستگی ویژهای دارد زیرا از سویی، ایشان نظام سیاسی موجود را مبتنی بر اندیشهی دینی-سیاسی ولایت فقیه طراحی کرده و از سوی دیگر، عمق بینش الهی شخصیت و دیدگاههای امام بعد از سالها روشنتر از قبل شده است. به این ترتیب، بیانات ایشان یکی از بهترین معیارهای ما در این خصوص است. در ادامه به ذکر چند مورد از اساسیترین معیارهای انتخاب نمایندهی مجلس از دیدگاه ایشان میپردازیم.
1. اعتقاد به قانون اساسی و ولایت فقیه
این نکته بدیهی است که هر نظام سیاسی، دارای یکسری اصول است که از قضا، خط قرمزهای آن را نیز تشکیل میدهد. از مهمترین این اصول در جمهوری اسلامی، اعتقاد و التزام به قانون اساسی و ولایت فقیه است که شکل و محتوای ساختار حکومتی ما را ایجاد میکند. امام خمینی(ره) در مورد این موضوع میفرماید:
«من متواضعانه از شما میخواهم که حتیالامکان، در انتخاب اشخاص با هم موافقت نمایید... و سرنوشت اسلام و کشور خود را به دست کسانی دهید که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد و نسبت به احکام نورانی آن متعهد باشند.»[1]
اهمیت این الزام از آن روست که نمایندگان مجلس، چه در وضع قانون و چه در سایر فعالیتهای سیاسیشان، باید طوری رفتار کنند که متناسب با ساختار نظام سیاسی ما باشد و اگر این همگنی وجود نداشته باشد و یا ظاهری باشد، نوعی تظاهر، دوگانگی و نفاق را به جامعه سرایت میدهند که جز مخدوش کردن ذهن مردم، نتیجهی دیگری نخواهد داشت. در ضمن این درگیریها، ایشان را از فعالیتهای اصلیشان باز میدارد و خسارتهای جبران ناپذیری به کشور وارد میکند.
2. تخلق به اخلاق و ادب اسلامی
«وکیلهایی که آراسته هستند به اخلاق خوب، متعهد هستند به اسلام... انتخاب کنید.»[2]
شاید این مسأله در ابتدا امری ساده، ابتدایی باشد که نیازی به ذکر کردن ندارد اما اگر به این مسأله توجه کنیم که خداوند متعال، هدف از بعثت پیامبر را با وجود مسایل بسیار مهم دیگر، به مکارم اخلاق اختصاص میدهد، به اهمیت موضوع میرسیم. به خصوص وقتی به عرصهی عمل سیاسی نگاه میکنیم که در آن بارها پیش آمده یکی از مردم عادی، با دیدن رفتاری زیبا از سوی مسؤولین، معتقد به نظام شده و یا بالعکس، اهمیت مطلب بیشتر از قبل میشود.
3. ساده زیستی و پذیرفتن مسؤولیت به همراه محرومیت
یکی از اصلیترین آرمانهای انقلاب اسلامی، برقراری عدالت اجتماعی بوده و هست. آرمانی که برای مدعیانش، مجموعهای از الزامات را به همراه دارد از جمله پرهیز از اشرافگرایی و تجملات، چه در زندگی شخصی و چه در مناسبات شغلی و اداری. در نتیجه، نمایندگان مجلس به عنوان یکی از اصلیترین حاملان این آرمان، باید تا حد امکان رعایت ساده زیستی و زندگی در حد عموم مردم را نمایند تا علاوه بر مطلب یاد شده، با مسایل اکثریت آشنا شده و مردم نیز با دیدن تعاملهای بیپیرایهی ایشان، شکاف تاریخی ملت-حکومت را تنگتر نمایند و به مسؤولین نزدیکتر شده و ایشان را از خودشان بدانند و به نظام جمهوری اسلامی، اعتماد روزافزونی پیدا کنند. امام خمینی (ره) در اینباره میفرمایند:
«اگر بخواهید بیخوف و بیهراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفتهی آنان و شیاطین و توطئههای آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به سادهزیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کردهاند، اکثراً سادهزیست و بیعلاقه به زخارف دنیا بودهاند.»[3]
4. امانت داری
«خداوند همهی ما را از این قیدهای شیطانی رها فرماید تا بتوانیم این امانت الهی را به سرمنزل مقصود برسانیم و به صاحب امانت، حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) رد کنیم.»[4]
آنچه بدیهی میباشد این است که قدرت، از آن خداوند بوده و تجلی آن در نظام سیاسی و کارگزاران آن، نوعی به ودیعه گذاری و امانت دادن قدرت محسوب میشود. از طرف دیگر، لازم است تا هر فرد قبل از قرار گرفتن در شؤون دشوار و حساس زندگی فردی و اجتماعی، در سطوح پایینتر، امتحانش را پس دهد. در نتیجه، فردی که در گذشتهاش، امانتداری خود را اثبات کرده لایق است تا به این عرصه وارد شود. آنهایی که از هر فرصتی برای نام و نان خویش بهره بردهاند، گویی درک نکردهاند که هر توانایی انسان، برای خدمت بیشتر است نه منفعت بیشتر و چنین افرادی را نباید به مجلس راه داد.
5. شجاع بودن
«کسانی را که انتخاب میکنید باید مسایل را تشخیص دهند نه از افرادی باشند که اگر روس یا آمریکا یا قدرت دیگری تشری زد بترسند، باید بایستند و مقابله کنند.»[5]
جمهوری اسلامی از همان روزهای آغازین خود با دشمنی و مانعتراشیها بسیاری مواجه بوده است. این دشمنیها هم از سوی قدرتهای خارجی و اقمارشان انجام میشده و هم از سوی کسانی که با واسطه یا بیواسطه با خارجیها، خودشان را در موضع تخاصم با انقلاب و نظام میدانستند. حال اگر مسؤولین چنین کشوری، دچار جُبن شده و طاقت تهدیدهای داخلی و خارجی را نداشته باشند، از انقلاب و نظام اسلامی ما چیزی جز پوسته و نام برجا نخواهد ماند.
6. حمایت از محرومین و خدمتگزاری برای مستضعفان
«مجلس از طبقهای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس کرده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایهداران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومی و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمیتوانند بفهمند.»[6] همچنین در جای دیگری میفرمایند: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما، سیاست مسؤولین کشور ما، پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهدار گردد.»[7]
طبق اصول جامعهشناسی سیاسی، استحکام و استمرار هر نظام سیاسی، به اندازهی زیادی منوط به پایگاههای اجتماعی است که از آنها برخواسته و یا برای خود ایجاد نموده است. جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و اصلیترین پایگاه اجتماعی آن را طبقات متوسط و پایین جامعه تشکیل میدهد. بنابراین، مجلس شورای اسلامی به عنوان اصلیترین قوهی این مملکت، بایستی در مسیری گام بردارد که بوی خدمت به محرومین از آن برخیزد تا هم پایههای نظام سیاسی ما محکمتر از قبل شود و هم رسالت دینی و انقلابی مجلس که همانا خدمت به دردمندان و مستضعفان است، ادا شود.
7. مقدم کردن «مصالح امت اسلامی» بر «مصلحت خود»
«امید است ملت مبارز و متعهد، با مطالعهی دقیق در سوابق اشخاص و گروهها، آرای خود را به اشخاصی دهند که... به خیرخواهی امت معروف و موصوف باشند، باید ملت شریف بداند که انحراف از این امر مهم اسلامی، خیانت به اسلام و کشور است و موجب مسؤولیت عظیم.»[8]
وقتی فردی صاحب قدرت سیاسی میشود، به واسطهی توانایی کسب شده، به بسیاری از منابع دیگر قدرت دسترسی پیدا میکند. منابعی که یا میتوان از آنها در جهت نفع همگانی بهره برد و یا این که به کام شخصی ریخت و مثلاً آیندهنگری کرد. همچنین این قدرت، جایگاهی به فرد میدهد که در انظار عموم، وی را بالاتر از بقیه قرار داده و این موضوع، نوعی شأن و مصونیت برای صاحبش به همراه میآورد. نکتهی مهم در این قضیه، نعل وارونه زدن شیطان است به شکلی که مصلحت شخصی را عین مصلحت عمومی تصویر میکند و به این طریق است که یک کارخانهی پربازده، به جای صاحبان متعدد، در دست چند رانتخوار قرار میگیرد و یا یک مسؤول مجرم، از بازخواست میدهد. اما اگر مصلحت امت اسلامی، دغدغهی فرد مسؤول باشد، نه قانونی مینویسد که تنها آیندهنگری مالی خودش در آن گنجیده باشد و نه از اتهامی که به وی وارد شده فرار میکند.
8. استقلال سیاسی در افکار، احساسات و اعمال
یکی از مهمترین ویژگیهای هر انسانی، حُریّت وی و آزادگیاش است. این ویژگی وقتی برجستهتر میشود که به حوزهی سیاسی وارد میشویم؛ زیرا این عرصه پر است از دامهای مبتنی بر زر و تزویر که تنها هدفشان، در اختیار گرفتن صاحبان قدرت برای منافع شخصی و گروهی است و لاغیر. پس، استقلال سیاسی نماینده که وی را از عملهگی سیاسی گروهها و جریانهای منحرف داخلی و خارجی محفوظ میدارد، امری مهم و ضروروی است. حضرت امام(ره) پیرامون این مطلب میفرمایند:
«رأی خود را به شخصی که... دارای بصیرت در امر دین و دنیا و منزّه از گرایش به شرق و غرب و مکتبهای انحرافی و دارای «دید سیاسی» است، بدهید.»[9](*)
منبع: پایگاه تحلیلی تبیینی برهان
پینوشتها:
---------------------------------------
[1] ـ صحیفهی نور، ج18، ص198
[2] ـ صحیفهی نور، ج11، ص284
[3] ـ صحیفهی نور، ج 19، ص11
[4] ـ صحیفهی نور، ج19، ص11
[5] ـ صحیفهی نور، ج18، ص198
[6] ـ صحیفهی نور، ج9، ص154
[7] ـ کلمات قصار امام، ص220
[8] ـ صحیفهی نور، ج12، ص3
[9] ـ صحیفهی نور، ج15، ص163
مجتبی نعیمی؛ محقق و پژوهشگر