در درس خارج اصول مطرح شد؛
هشدار آیت الله مدرسی یزدی نسبت به پیامدهای پرداخت یارانه بدون رعایت برخی جوانب
عضو فقهای شورای نگهبان تاکید کرد: روشی که الآن برای توزیع یارانههای نقدی دنبال میشود عمدتاً بر خود اظهاری افراد متکی است و راستی آزمایی در مقام عمل کارایی لازم را ندارد و در نتیجه بر توان اقتصادی مجموعه افراد غیر ملتزم به احکام اسلام و نظام جمهوری اسلامی افزوده میشود.
به گزارش خبرگزاری رسا، آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی از اعضای فقهای شورای نگهبان قانون اساسی و استاد برجسته حوزه علمیه دیروز سه شنبه در درس خارج اصول خود در قم نسبت به پیامدهای پرداخت یارانه نقدی بدون ملاحظه برخی جوانب هشدار داد.
متن کامل سخنان استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین
برخی نکات وجود دارد که به نظر میرسد تذکّر آن برای مردم و دولت ضروری است. گاهی در جامعه شرایطی پیش میآید که چارهای جز فداکاری و ایثار جامعهی متدیّن و ارزشی نیست و مؤمنین باید برای حفظ اسلام و مسلمین، جان و مال خود را نثار کنند، هر چند افراد غیر متعهّد و غیر ملتزم به اسلام و احکام اسلامی چنین عملی را انجام ندهند و فقط از فداکاریهای مالی و جانی گروه متدیّن بهرهمند شوند.
اصل پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام جمهوری اسلامی با همین فداکاریها پدید آمد، استمرار آن در برابر هجوم گروهکها و توطئههای قدرتهای استکباری چنین بود، و خصوصاً پیروزی در مقابل دشمن در جنگ تحمیلی با فداکاریهای پاکترین و مخلصترین فرزندان متعهّد و ملتزم به رسالت و ولایت حاصل شد و جانبازان و شهدا و آسیب دیدگان غالباً از این گروه میباشند و این در حالی است که بقیه نه تنها فارغ از جنگ به زندگی آرام خود ادامه میدادند بلکه از شرایطِ پیش آمده در جنگ بهره گرفته و بر توان اقتصادی خود افزودند و بهترین امکانات رفاهی و اقتصادی را به خود اختصاص دادند و نتیجهی آن قهراً در بسیاری از موارد همچنان ادامه دارد.
و این امر در تاریخ اسلام سابقه داشته است. فاطمهی زهرا سلام الله علیها در خطبهی غرّای خود به زیبایی به این حقیقت در ابتدای استقرار اسلام توجّه میدهد. حضرت بعد از اشاره به توطئهها و جنگ افروزیهای مکرّر دشمنان اسلام و مجاهدتهای امیرالمؤمنین علیه السلام در نابود کردن توطئهها و خاموش کردن آتش جنگها، خطاب به افراد مقابل میفرمایند:
وَ أَنْتُمْ فِی رَفَاهِیَةٍ مِنَ الْعَیْشِ وَادِعُونَ فَاکِهُونَ آمِنُونَ تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ وَ تَتَوَکَّفُونَ الْأَخْبَارَ وَ تَنْکِصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَال؛ (1)
و شما در آسایش زندگی میکردید، راحت، بهرهمند و ایمن، در انتظار گرفتاریها برای ما بودید و اخبار را دنبال میکردید و هنگام نبرد کنار میکشیدید و به وقت جنگ و کشتار فرار میکردید.
سپس حضرت ادامه میدهند که اکنون با رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، بیعرضهها و بیارزشها سر از جا برداشته و مسیر را منحرف کرده و بر خلاف کتاب خدا و سنّت عمل میکنند، تا آنجا که بر خلاف کتاب خدا مرا از ارث پدرم محروم مینمایند.
این فداکاریها و ایثار برای مؤمنین در برخی موارد گریز ناپذیر است هرچند دارای بعض عوارض منفی برای آنان باشد.
امّا اگر ممکن باشد که به اهداف اسلامی رسید و گرفتار چنین عوارض منفی برای جامعهی متعهّد و ملتزم نشد، طرّاحان و برنامهریزان نباید بهگونهای برنامهریزی کنند که عوارض منفی فقط به جامعهی ارزشی متوجّه شود.
از جمله مصادیق این موضوع، کیفیت پرداخت یارانهها است. اینکه نظام پرداخت یارانهها در کشور ما میبایست تصحیح میشد، بر افراد آگاه به مسائل اقتصادی و اجتماعی واضح است و بیش از بیست سال است که این مطلب را تذکّر داده و در کنفرانس اقتصادی آستان قدس رضوی بیان کردم و فیالجمله در بعض مجلّات نیز به چاپ رسید.
امّا به نظر میرسد روشی که الآن برای توزیع یارانههای نقدی دنبال میشود محذور فوق را دارد؛ زیرا پرداخت یارانه عمدتاً بر خود اظهاری افراد متکی است و راستی آزمایی در مقام عمل کارایی لازم را ندارد و در نتیجه بر توان اقتصادی مجموعه افراد غیر ملتزم به احکام اسلام و نظام جمهوری اسلامی افزوده میشود و از توان اقتصادی ملتزمین کاسته میگردد.
نکتهی مطلب هم در این است که با درخواست دولت و تأیید مراجع عظام، افراد متدیّن که مشمول ضابطهی پرداخت یارانهها نیستند از دریافت آن انصراف خواهند داد و در مقابل افراد غیر ملتزم و آنهایی که ارزشی برای کلمات مراجع و دستورات دولت قائل نیستند، تا بتوانند از گرفتن یارانهها دریغ نمیکنند و چه بسا به طور رسمی و یا غیر رسمی از طرف رهبران سیاسی و یا دینی خود تشویق به گرفتن یارانه به هر وجه شوند، چنانچه این امر در قضیهی کنترل فرزند اتّفاق افتاد که بسیاری از متدینین و ملتزمین توصیههای برخی مسئولین وقت را جدّی گرفتند و در مقابل غیر ملتزمین نه تنها این توصیهها را جدّی نگرفتند بلکه در جهت عکس عمل کرده و به دعوت رهبران سیاسی و دینی خود بر تکثیر فرزند پاسخ مثبتِ جدّی دادند که نتیجهی آن به نفع غیر ملتزمین به احکام اسلام و نظام جمهوری اسلامی است.
اکنون نیز با توجه به اینکه درآمدهای حاصل از تجارتهای غیر قانونی از جمله قاچاق حاملهای انرژی و نیز قاچاق مواد مخدّر در اختیار گروههای غیر ملتزم است، اگر یارانههای نقدی نیز به آن اضافه شود و از جامعهی ملتزم به دلیلِ مذکور در فوق گرفته شود و با توجه به اینکه مالیات نیز عمدتاً از ملتزمین اخذ میشود و پرداخت وجوه شرعیه نیز اختصاص به آنان دارد، توجَه کنید که چه تغییر فاحشی در دراز مدَت در آرایش اقتصادی کشور رخ میدهد و مخصوصاً با نظر به اینکه بالا رفتن قدرت اقتصادی زمینه را برای تأثیرگذاری در سایر ابعاد اجتماعی فراهم میکند خدای ناکرده مشکلاتی بروز خواهد کرد و اگر به اینها اضافه کنیم حمایتهای پیاپی و برنامهریزی شدهی آمریکا، غرب و دولتهای عربی حامی تکفیریها و افراطیهای سلفی در تمام ابعاد اعتقادی، تبلیغاتی، اقتصادی و تروریستی باید این امور کافی باشد در جلب توجه مسئولین به اینکه در شرایط حاضر راستی آزمایی را دست کم نسبت به موارد مذکور کاملاً جدّی بگیرند و بعد از ثبوت نیاز، یارانهها را به افراد پرداخت نمایند، وگرنه در غیر این صورت چه بسا موجب شود در هر ماه چند هزار میلیارد تومان از توان متعهدین و ملتزمین کاسته و بر توان افراد غیر ملتزم افزوده شود.
منشأ اصلی یارانهها به طور مستقیم یا غیر مستقیم انفال است که مال امام علیه السّلام است و شاید مقداری از مالیات باشد که باید در آنچه که به مصلحت اسلام و مسلمین است مصرف شود، نه به گونهای که خوشایند فلان فرد یا گروه است و بتواند در جلب آراء افراد یا نظیر آن به کار رود.
واقعاً تأسفبار است که مرزبانان جمهوری اسلامی با توطئهها و زمینههایی که همینها فراهم میکنند اسیر میشوند و شاید بعضی شهید شده باشند و وقتی با تلاش مسئولین آزاد میشوند در یک زنجیرهی تبلیغاتیِ پیوسته از آمریکا تا تهران و قم در مطبوعات و صفحات اینترنت، آزادی آنان به رهبران مستقیم و غیر مستقیم همانها نسبت داده میشود و آیا مثل اینها برای بیداری کافی نیست!؟
خداوند متعال همه را به وظایف خود آگاه و عامل فرماید؛ بمحمدٍ و آله الطّاهرین.
پینوشت
-----------------------
1. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج1، ص101 و بلاغات النساء، ص25.